کینگ مووی

کلت سیورز، بدلکاری که برای حفظ سلامتی جسمی و روانی خود یک سال پیش از این حرفه کناره‌گیری کرده بود، با ناپدید شدن ستاره فیلم پرهزینه استودیویی که کارگردانی آن را همسر سابقش بر عهده دارد، دوباره به کار بازگردانده می‌شود...

داستان در مورد یک پسر لال، ناشنوا و پر جنب و جوش است که پس از به قتل رسیدن خانواده‌اش، توسط یک مبارز مرموز آموزش می بیند تا تخیل کودکانه خود را سرکوب کند و به ماشین کشتار تبدیل شود.

فیلم داستان ویلسون را روایت می‌کند، یک قاتل حرفه‌ای پیر که برای انجام آخرین کارش به یک جزیره می‌آید. اما داستان اصلی نه در واقعیت‌ها بلکه در نگاه و صدا و انرژی کلی فیلم است.

در یک شب سرد و طوفانی در شهر نیویورک، یک شی مرموز از آسمان به زمین افتاده و با پنجره یک ساختمان قدیمی برخورد می‌کند. این شی مرموز یک تخم است که از آن یک عنکبوت کوچک عجیب بیرون می‌آید. حال این موجود مرموز توسط شارلوت، یک دختر 12 ساله سرکش کشف می‌شود.

دختری نوجوان که به دلیل اتفاقی تراژدیک در گذشته‌اش از اضطراب رنج می‌برد، در جنگل توسط یک قاتل زنجیره‌ای که در حال کشتار وحشیانه است، مورد تعقیب قرار می‌گیرد و ...

داستان این انیمیشن در مورد یک اسب کوچولو به نام تلما است که رویای تبدیل شدن به یک ستاره موسیقی معروف را دارد. در این میان سرنوشت تلما را به شکلی غافلگیر کننده به یک اسب تک شاخ تبدیل کرده و او بلافاصله به عنوان یک ستاره جهانی به شهرت می‌رسد.

داستان فیلم درباره یک فروشنده دوره‌گرد جوان است که در یک کافه بین‌ راهی در آریزونا برای استراحت توقف می‌کند. اما در این میان ورود دو سارق خطرناک، همه چیز را تغییر داده و افراد حاضر در کافه وارد یک موقعیت گروگان‌گیری می‌شوند و ...

فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد سازمان مخفی بریتانیا در جنگ جهانی دوم است که در سال 1940 میلادی، به دستور نخست وزیر "وینستون چرچیل" برای انجام جاسوسی و خرابکاری در اروپای اشغال شده توسط نازی‌ها، تشکیل شد. حال تاسیس این سازمان که متشکل از گروهی از افراد بسیار ماهر و سرکش بود...

در اطراف بنگلور پاسگاهی به نام کوندانا وجود دارد، این فیلم به بررسی پرونده درگیری نیروی پلیس با یک قاتل روانی را به نمایش در می آورد و ...

مادری که پس از فاجعه ای بزرگ به دنبال پسر گمشده اش می گردد، متوجه می شود که مرده و حالا در قلمروی ارواح سرگردان گرفتار شده است.

کبیر ریشی و همسرش جیوتی به همراه فرزندانشان جانوی و دروو در دهرادون، اوتاراکند زندگی می کنند. آنها برای تعطیلات قصد دارند به خانه ی روستایی شان بروند. در میان راه، آنها در کنار یک غذاخوری کنار جاده توقف می کنند و با مردی میانسال مرموز آشنا می شوند که خود را ونراج کاشیاپ معرفی می کند.

دنیز آهنگساز و دانشجویی است که عاشق یک موتور سوار نمایشی به نام اسی می شود. اسی خودش را برای قهرمانی در مسابقات کشوری آماده می کند. عشق این دو به راحتی پیش نمی رود چرا که موانع بسیاری بر سر راه آنها قرار دارد و...